عشق Message body

psychology

 

اشترنبرگ در کتاب مشهور خود با نام " قصۀ عشق " هم نظریۀ خود و از طرفی مولفه ها و دیدگاه خودش راجع به عشق را بیان می کند. در واقع این کتاب نوعی مقدمه برای نظریۀ او نیز می باشد. اشترنبرگ نتیجه گرفته بود که انسان ها تمایل دارند عاشق کسانی شوند که از لحاظ داستان های عشق مشابه و به کلامی دیگر مکمل یکدیگر هستند.( خبرگذاری فارس،1389) در این کتاب اشترنبرگ براساس 3 وجه از مثلث عشق داستان های مختلفی را ساخته و ارائه داده است. هر داستان زاویه ای متفاوت را بیان می کند. او نشان می دهد که هر انسان قصۀ عشق خودش را دارد. قصۀ عشقی که از همان 3 الگو ساخته شده و برای هر فردی با دیگری بنابر شرایط و تجربیاتش متفاوت است و سرانجام کسانی در زندگی و روابط عاشقانه موفق می شوند که قصۀ عشقی مشابه به هم داشته اند. مسئلۀ دیگر در کتاب قصۀ عشق این است که اشترنبرگ به جای معرفی تئوری برای تببین عشق، یک مدل را پیشنهاد می دهد. مدل ها لزوماً صحیح یا غلط نیستند، بلکه سعی می کنند یک پدیده را شرح دهند.( خبرگذاری کتاب ایران، 1389)

          در نظر اشترنبرگ عشق مانند یک مثلث است و بهترین عشق به مثلث متساوی الاضلاع شباهت دارد. هر ضلع از مثلث یک مولفه را در بر می گیرد، که عبارتند از صمیمت، هوس و تعهد؛ در نتیجه بهترین حالت زمانی خواهد بود که مثلث، هر یک از این 3 عنصر را تقریباً به صورتی یکسان شامل شود. براین اساس اشترنبرگ آزمونی را طراحی می کند که در آن 15 جملۀ اول صمیمیت، 15 جملۀ بعدی هوس و 15 جملۀ آخر تعهد را می سنجد. هر فرد سوال را می خواند و از مقیاسی بین 1 تا 9 که شامل 3 تعریف، اصلاً، به طور متوسط و به طور کامل  را تشکیل می دهد به خود نمره می دهد. سپس مجموع نمرات هر گروه 15 تایی جمع می شود و مقابل نام گروه نوشته می شود. بهترین نمرات را فردی دریافت می کند که برای هر 3 گروه نمره ای بالاتر از حد میانگین کسب کند و تفاوت میان نمره های هر گروه، میزان دارا بودن آن صفت از مثلث عشق را بیان می کند واگر نمرات ضعیف و قوی باشد نشان می دهد 3 عنصر مثلث عشق در اظلاع خود دارای برابری و تناسب نیستند. اشترنبرگ بر اساس نمره ها و شدت و ضعف در بین دارا بودن عناصر عشق، 8 حالت مختلف را به وجود آورده است. ( گنجی،1388)

اشترنبرگ هر یک از حالت های بدست آمده از 3 مولفۀ اصلی را این گونه شرح می دهد:

فقدان عشق، در این نوع از رابطه هیچ یک از عناصر عشق وجود ندارند. این رابطه را در زندگی عادی و در ارتباط با سایر افراد خواهیم داشت. این رابطه در ازدواج نشان دهندۀ خطر از هم پاشیدگی است.

همدلی، این احساس اغلب در مورد دوستان صمیمی صادق است.

شور و شوق، چیزی که سبب برانگیختگی انسان در جهت ایجاد رابطه می شود. در ای رابطه هوس شدید است.

عشق خالی، این عشق زمانی است که تعهد در میزان بالایی قرار می گیرد. در زوج ها و خانواده هایی دیده می شود که تنها به خاطر فرزندان در کنار هم مانده اند، حتی اگر از نظر روانی و جسمی یکدیگر را ارضاء نکنند.

عشق رمانتیک، در این عشق روابط اغلب تازه است، زوج ها به اندازۀ کافی تجربه های مشترک ندارند تا متقابلاً احساس تعهد کنند.

عشق عاطفی، در بین زوج هایی دیده می شود که مدت زیادی با هم بوده اند و از یکدیگر راضی هستند، اما جاذبۀ جنسی آنها از بین رفته است.

عشق ساده لوحانه، در زوج هایی دیده می شود که یکی از عناصر بین آنها قوی است، ممکن است آنها همیدگیر را نشناسند، اما بعد از آنکه متعهد می شودند احساس صمیمت می کنند، گاهی نیز ممکن است حس کنند یکدیگر را دوست ندارند.

عشق آرمانی، این عشق 3 عنصر را کاملاً دارا می باشد. به گفتۀ اشترنبرگ رسیدن به این عشق بسیار سخت تر از نگه داشتن آن است. ( گنجی،1388)

صمیمیت

          صمیمت به احساس های نزدیک، ارتباط های صمیمانه و ضمانت شده در روابط عاشقانه اشاره می کند. همچنین قلمرویی از هیجانات که سبب بالا رفتن احساسات می شود را در بر می گیرد، که در واقع تجربه ای از گرما و شور و اشتیاق را در روابط عاشقانه میسر می سازد. اشترنبرگ و گرجک با تحقیق و بررسی در نتایج محققین دیگر نظیر رابین، 10 خوشۀ صمیمیت را به عنوان نتیجه مشخص نمودند که عبارتند از: 1- میل به افزایش رفاه معشوق 2- تجربۀ خوشحالی در کنار معشوق 3- احترام بالا برای معشوق 4- توانایی حساب کردن برمعشوق هنگام نیازمندی ها 5- فهم متقابل طرفین در رابطه 6- به اشتراک گذاری خود و مایملک دارایی طرفین عشق 7- کسب حمایت احساسی از معشوق 8- دادن حمایت احساسی و هیجانی به معشوق 9- ارتباطات صمیمانۀ طرفین 10- ارج نهادن به یکدیگر در طول زندگی؛( Sternberg،1997)

هوس

          هوس یا شور و اشتیاق سائقی است که انسان را به سوی عشق، جذابیت های بدنی، مقصد جنسی و وابستگی ها، به سوی پدیده های عاشقانه در روابط هدایت می کند. مولفه های هوس شامل قلمرویی از منابع انگیزشی و دیگر شکل های انگیختگی است که فرد را به سوی تجربۀ هوس و شور و اشتیاق در روابط عاشقانه هدایت می کند. در یک رابطۀ عاشقانه نیاز های جنسی ممکن است به خوبی تجربه شود. هر چند، دیگر نیازها مانند عزت نفس، یاری کردن، مهرورزی، وابستگی، سلطه گری،سلطه پذیری، خود شکوفایی ممکن است به تجربۀ هوس کمک کنند. ( Sternberg،1997)

تعهد

          تعهد در کوتاه مدت، تصمیمی است که فرد کسی را در میان دیگران دوست دارد و در طولانی مدت، تعهد برای نگهداری عشق است. این دو جنبه از تعهد لزوماً با یکدیگر همراه نیستند، در یکی، فرد می تواند تصمیم بگیرد که به کسی بدون داشتن تعهد عشق بورزد، اما در رابطۀ  طولانی مدت فرد می تواند به یک رابطه متعهد باشد، بدون ابراز اینکه یکی از طرفین شخص دیگری را دوست دارد. 3 مولفۀ عشق در ارتباط متقابل با یکدیگر نیز هستند، برای مثال، ممکن است صمیمیت بیشتر به سوی هوس بیشتر و یا تعهد هدایت می شود. اگر تعهد برتر از همه باشد، ممکن است به سوی صمیمیت بیشتر و یا( به احتمال کمتر) هوس زیادتر هدایت شود. با این وجود که این 3 مولفه با یکدیگر در تعامل هستند، از یکدیگر مجزا خواهند بود. اگرچه که هر 3 مولفه، قسمت های مهمی در روابط عاشقانه هستند، اما اهمیت آنها در هر رابطه ای با رابطۀ دیگر متفاوت خواهد بود. ( Sternberg،1997)

          اشترنبرگ در طی دو تحقیق و مطالعه تلاش نمود تا میزان اعتبار پرسشنامۀ خود را مورد سنجش قرار دهد. اگر تئوری او درست می بود، حداقل یکی از این گزینه ها انتظار می رفت: 1- سه مولفۀ عشق قابل اندازه گیری هستند. 2- آنها درجه هایی از همبستگی را نشان خواهند داد. به این علت که هر رابطۀ عاشقانه ای با یکی از مولفه های تئوری درگیر خواهد بود. هرچند آنها کاملاً مرتبط نخواهند بود، زیرا همۀ عشق ها به کمال خود نمی رسند. 3- مولفه های جداگانه و مجزا پدیدار خواهند شد، اما دارای ضریب های همبستگی در یک ضریب تحلیل خواهند بود. 4- مولفه های رضایت و خشنودی در یک رابطۀ عاشقانه پیش بینی خواهد شد. ( Sternberg،1997)

مطالعۀ اول

          این مطالعه در جهت ایجاد اعتبار مثلث عشق شروع شد. شرکت کنندگان آن 84 نفر فرد بالغ( 18 سال به بالا) بودند. پرسشنامۀ اصلی، مثلث عشق اشترنبرگ و همچنین مقیاس عشق و مقیاس میل- شهوت رابین بوده است. متغیر وابستۀ اصلی رتبۀ سوال ها بود. مقیاس رابین و پرسشنامۀ رضایت، برای اعتبار خارجی( External scale) مقیاس اشترنبرگ استفاده شدند. متغیر مستقل در مقیاس اشترنبرگ مولفه های عشق مثلثی بودند. در مطالعۀ اول متوجه شدند، صمیمیت - هوس کمترین میزان همبستگی را دارند. صمیمیت - تعهد و هوس - تعهد همبستگی بالاتری را نشان دادند. اعتبار خارجی این مطالعه همبستگی متوسط به بالایی را با مقیاس رابین آشکار کرد. هر چند 3 مولفۀ مقیاس اشترنبرگ همبستگی بیشتری نسبت به دو مقیاس عشق و میل - شهوت رابین برای خشنودی و رضایت نشان دادند. با وجودی که داده های اطلاعاتی، همچنین داده های بدست آمده، تئوری مثلثی را حمایت می کرد، با این حال محدودیت هایی در این تحقیق دیده شد. 1- این مطالعه منحصر به پرسشنامه بود و اعتبار تئوری باید داده ها و اطلاعات رفتاری آزمودنی را تکمیل می کرد. زیرا مشخص نیست آیا همانگونه که فرد به پرسشنامه پاسخ می دهد، در زندگی نیز همانوطور رفتار می کند. 2- سوال های پرسشنامه ذهنی ساخته شده بودند و در متد تئوری آزاد طراحی سوال نبودند. 3- تعداد آماری آزمودنی ها برای پرسشنامه کم بود. 4- اطلاعات و داده ها در همۀ شرایط نظریه را حمایت نکردند( فاقد پایایی). ( Sternberg،1997)

مطالعۀ دوم

          به طور کلی این مطالعه نیز مانند مطالعۀ اول بود. البته با چند استثناء که عبارتند از: 1- تعداد شرکت کننده ها به 101 نفر افزایش پیدا کرد. 2- افزایش کارایی تست ها، درجه بندی سوالات تنها برای رابطه با یک معشوق 3- سوالات نامناسب از نسخۀ اولیۀ مقیاس اشترنبرگ با سوالات جدید اصلاح شدند؛ از لحاظ اعتبار داده ها، در مطالعۀ دوم نیز مقیس اشترنبرگ با مقیاس های رابین برابری می کرد. هر چند مقیاس اشترنبرگ با مقیاس عشق رابین همخوانی بیشتری داشت. مشکل اصلی در مطالعۀ اول آن بود که عدۀ زیادی از ارقام، همبستگی  بالایی را بیشتر از آنچه که دیده می شد، بین مولفه های تئوری مثلثی نشان می داد. در مطالعۀ دوم این همبستگی های غیر واقعی اساساً کاهش پیدا کرد. با این حال اعتبار خارجی رضایت مندی در تئوری اشترنبرگ نسبت به مقیاس های رابین خیلی بالا بدست آمده بود. ( Sternberg،1997)

          مطالعه راجع به عشق، با تصور و تخیل کمی کردن آن کاملاً متناقض است. کمی کردن داده ها آماری عشق، در مرحلۀ سنتی از رابین شروع شد، با وجودی که مطالعات حاضر نیز سنتی هستند، اما با شیوه های قدیمی برای کمی کردن کاملاً فرق می کنند. عده ای از شکاکان ممکن است بگویند که تحقیق راجع به عشق ممکن است به خطا برود - مانند تمایل و سوگیری به سمت ارزیابی هوش - با این وجود کسانی مانند دیویس، هندریک، لی و شاور در مورد عشق نظریه های خود را بیان کردند. بنابراین تحقیق راجع به اعتبار مقیاس های سنجش عشق امیدوار کننده است. زیرا نسبتاً مطلعۀ جدیدی راجع به عشق است که هر کس بنابر نیازی که در این مطالعه احساس می کند تئوری جدیدی ابراز می کند و از طرفی هر مطالعه ای جنبه ای تازه و ویژه از عشق را بیان می دارد. ( Sternberg،1997)

          نظریۀ مثلث عشق نیاز دارد با دیگر نظریه ها ترکیب شود، مخصوصاً نظریۀ دلبستگی های شاور، تئوری اشترنبرگ هنوز با ابزارهای دقیق سنجش، آزمون و اندازه گیری نشده است. با این وجود اطلاعات آماری بدست آمده، کاملاً آن را حمایت می کنند. از طرفی، با وجود اینکه تعهد یکی از عناصر اصلی در این تئوری است، نقش آن خیلی کمرنگ تر از صمیمت و هوس است. در نتیجۀ کلی باید بیان کرد نتیجۀ اعتبار های داخلی و خارجی بدست آمده از این نظریه دلگرم کننده هستند، اما تحقیقات تئوری و عملی به سوی توسعه و نظم دادن به آن پیش می روند. ( Sternberg،1997)

نویسنده: مازیار تیموری- ۶/۲/۲۰۱۱ 

منابع:

1- گیدنز، آنتونی(1376) جامعه شناسی. ترجمۀ صبوری، منوچهر. نشر نی. تهران

2- گنجی، حمزه(1388) ارزشیابی شخصیت. ویرایش دوم. نشر ساوالان. تهران

3- ویکی پدیا( بی تا) رابرت اشترنبرگ. http://en.wikipedia.org/wiki/Robert_Sternberg. 2011‏/02‏/2

4- خبرگذاری فارس(1389) كتاب «قصه عشق» نوشته رابرت استرنبرگ نقد شد.5/2/1389. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902050552. ‏2011‏/02‏/2

5- خبرگذاری کتاب ایران(1389) «قصه عشق» در بسياي از زندگي‌ها غايب است. 5/2/1389. http://www.ibna.ir/vdcjimem.uqeamzsffu.html. 2011‏/02‏/2

6- تیموری، مازیار(2007) عشق. http://rapidshare.com/files/445112150/mazyar_essay.pdf. ‏2011‏/02‏/2

7- ROBERT J. STERNBERG (1997) Construct validation of a triangular love scale. European Journal of Social Psychology, Vol. 27, 313±335. http://vivanautics.com/pdf/Sternberg1997.pdf. 2011‏/02‏/4

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 24 بهمن 1390برچسب:,ساعت9:59توسط الناز زفیعی | |